باران مطالب

...اینجا هر چیزی میتونه باشه...

باران مطالب

...اینجا هر چیزی میتونه باشه...

لغت نامه رانندگی :
بووق: سلام حاجی فدات شم
بوق: مسیرت کجاست ؟
بو بوق: بیا بالا
بوووووووووووق : برو کنار عوضی !!
بوق: خانم کجا ؟ برسونمت فدات شم !!
بوووووووق بوووووووووق : وایسا الاغ نوبته منه
بوق : حله اقا حله
بوق : شما اژانس خواسته بودید ؟؟
بوق بوق بوق : عروس چقدر قشنگه ایشالله مبارکش باد
بوق : دیدی از جا پرید!! هر هر هر

آخییییی ببینید مردها چقدر رمانتیکن :

دختره این اس ام اس رو میفرسته:
عشق من اگه الان خوابی، رویاهاتو برام بفرست ....
اگر داری میخندی، لبخندت رو برام بفرست ....
و اگر در حال گریه ای، اشکهاتو واسم بفرست .....
دوستت دارم عشق من ♥

پسره جواب میده:
من الان توالتم،چی برات بفرستم؟؟

یعنی آدم گاهی وقتا حیرون میمونه از این همه خلاقیت خداوند در آفرینش آقایون...........

توصیه به پدران و مادران گرامی :

وقتی بچه تون اومد خونه عطر زده بود

آدامس هم مجویید

هیچوقت ازش نپرسین : “سیگار کشیدی!؟”

مستقیم بزنین زیر گوشش !‬

در ایران پسرهایی پیدا می شوند که اگر دختر مورد علاقه شان به خواستگاری آنها جواب منفی بدهد، یکی از گزینه های زیر را انتخاب می کنند:
۱. اسید پاشی
۲. قتل روی پل مدیریت
۳. تجاوز یا آدم ربایی
۴. اتاق تمساح ها
آن وقت توی چین، پسری به اسم «چنگ کان»، بعد از شنیدن «نه» از دختری به اسم «ژائو»، تحقیق کرده و متوجه شده دختر مورد علاقه اش عاشق عروسکی به شکل هویج است، که شخصیت کارتونی یک انیمیشن است. بنابراین پنجاه دست لباس به شکل این عروسک هویجی (که ده هزار پوند برایش آب خورده) تهیه کرده و به تن خود و ۴۹ نفر از دوستانش پوشانده است . سپس این اکیپ جلوی یک فروشگاه یک نمایش موزیکال رقص را برگذار کرد و «چنگ کان» دوباره از «ژائو» خواستگاری کرده و البته موفق شد و همانجا عروس خانم را در آغوش کشید.
.
.
.
حال به نظر شما چرا پسرهای ایرانی در این گونه مواقع دست به این نوع ابتکارها نمی زنند؟
الف. چون هویج شدن به اندازه آن چهار گزینه اول، هیجان ندارد
ب. چون در چین، دختر کم است و در ایران زیاد
ج. چون منتظرند «ابتکار چینی» هم به بازار بیاید بروند بخرند
د. چون خودشان هویجند!

اون چیه؟

اون چیه مردا در میارن زنا میخورن؟


اون چیه زنا میدن مردا میخورن؟


چقدر سخته ازت متنفر بشه

چقدر سخته  از دوریت گریه کنه

چقدر سخته  ک عاشق  دیگری  باشه

چقدر سخته  که  بارونی  بشی هر شب

چقدر سخته   رویاهاتو تو خونه دیگری ببینی

چقدر سخته  ب دروغ بهش بگی دیگه دوسش نداری

چقدر سخته  ک ب دروغ بهش بگی ک کسی تو زندگیته

چقدر سخته  که دستاش گرمای دست یکی دیگه داشته باشه

چقدر سخته  بغضی ک نمی توان ترکاندش و خیلی چیز هارو گفت

چقدر سخته  دیدین در و دیواری که  همش از  او یادگاری  داره

چقدر سخته  ک برای جدا کردنش بهش بگی ازت خسته شدم

چقدر سخته  صدای بغضشو از پشت حرفاش بفهمی

چقدر سخته  وابسته کسی بشی ک نباید باشی

چقدر سخته  بهت بگه دلمو شکوندی

چقدر سخته  بهش   نرسیدن

چقدر سخته  جدایی

چقدر سخته  تنهایی

به خدا سخته

سخته