یه پرستار استرالیایی بزرگترین حسرتهای آدمهای در حال مرگ رو جمع کرده و پنج حسرت رو که بین بیشتر آدمها مشترک بوده منتشرکرده
اولین حسرت: کاش جراتاش رو داشتم اون جوری زندگی میکردم که میخواستم٬ نه اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن
حسرت دوم: کاش این قدر سخت کار نمیکردم
حسرت سوم: کاش شجاعتاش رو داشتم که احساساتام رو به صدای بلند بگم
حسرت چهارم: کاش رابطههام رو با دوستام حفظ میکردم
حسرت پنجم: کاش شادتر میبودم
mamnooooooooooon
* هرگز برای کسی که شما را اذیت می کند گریه نکنید... در عوض لبخند بزنید و به او بگویید، ممنون بخاطر اینکه به من فرصت دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم!
سلام دوست عزیز
ممنون به وبلاگم اومدی
قشنگه
سلام واقعا حسرتای باحالی هستن
روزگار چون گرگ پیری پر بلاست/طعمه ش واماندگان از گله هاست/دوری از یاران مکن ای باوفا/گرگ دوران در کف این لحظه هاست...
دوست داشتی بیا با هم آشنا بشیم....
سلام حداقل یه نشونی از خودت میگذاشتی
سلام آپم خوشحال میشم سر بزنی[لبخند][گل]
تو
نه در دیروزی
نه در فردا
امروز
لبالب از حضور توست...
برای آن عاشق بی دل می نویسم که حرمت اشکهایم را ندانست
برای آن می نویسم که معنای انتظار را ندانست
چه روز ها و شب هایی که به یادش سپری کردم
برای آن می نویسم که روزی دلش مهربان بود
می نویسم تا بداند دل شکستن هنر نیست
نه دیگر نگاهم را برایش هدیه می کنم, نه دیگر دم از فاصله می زنم
و نه با شعر هایم دلتنگی هایم را فریاد می زنم
می نویسم که شاید نا مهربانی هایش را باور کند
سلام.ممنون که بهم سرزدی.خیلی وبلاگ جالبی داری.
ممنون گلم که اومدی تو وبلاگم واسم نظر گذاشتی........موفق باشی همیشه.......دوستدارت سارا
سلام وبلاگت قشنگه به من هم سربزن
سلام از این که به وبلاگم سر زدید و از شعر زیباتو بسیار متشکرم احازه تبادل لینک هست منتظر خبر هستم با سپاس