آرزویی بکن
...
گوش های خدا پر از آرزوست
و دستهایش پر از معجزه !
آرزویی بکن ...!
شاید کوچکترین معجزه اش
بزرگترین آرزوی تو باشد !
یه سوال اگر یکی رو دوست داشته باشی حاظری براش
چه کار کنی در ضورتی که با اون طرف در ارتباط نباشی
چه دختر باشه چه پسر خواهشا راستشو بگو ؟
سوال بعدیم اینه که اگر یه دختریا یه پسر همسایه داشته باشی
بعد باش حرف بزنی چه تلفنی و چه جلوی پنجره و از این لب خونی ها
بعد بره تحقیق کنه بگن که جای دیگه دوست دختر یا دوست پسر داری
و دیگه بهت محل نزاره چه کار میکنی ؟
گرفتن شیر از کارهای سخت روزگار است. اساتید و بزرگان روش های مختلفی برای انجام این کار ارائه داده اند که به شرح زیر است؛
********************
روش نیوتن:
اجازه بده که شیر بگیرتت.
برای هر عملی عکس العمل برابری و در جهت عمل وجود دارد.
که این بدین معناست که شما شیر را گرفته اید.
********************
روش انشتین:
خلاف مسیر شیر بدوید.
بر اساس سرعت نسبی، شیر با سرعت بیشتری می دود و زودتر خسته می شود.
اکنون شما می توانید بآسانی او را به تله بیندازید.
********************
روش مهندس نرم افزار:
گربه ای را بگیرید و ادعا کنید که او شیر است.
درصورتیکه کسی مخالفتی کرد که این شیر نیست به او بگوید که بزودی برنامه بروزرسانی شیر شدنش بزودی آماده می کنید.
********************
روش سازمان اطلاعات و جاسوسی:
هر حیوانی که دم دست بود را بگیرید و با بازپرسی و شکنجه به او بقبالانید که او شیر است.
********************
روش شهرداری:
تمامی مسیر رفت و آمد شیر رو بکنید و چاله چوله درست کنید.
یا شیر می یوفته تو یکی از چاله ها و گیر می کنه یا پاش می پیچه که در هر دو صورتش هم می میره.
********************
روش سازمان نظارت بر اینترنت:
شیر رو از دید همه مخفی کنید و بگید که شیر مرده.
********************
روش سازمان آب:
آب رو بر روی شیر ببندید تا از تشنگی بمیرد.
********************
روش اسرائیلی:
شیر رو محاصره کنید و ورود و از ورود و خروج از منطقه جلوگیری کنید.
شیر یا از گشنگی می میره یا خودشو به کشتن می ده.
********************
روش رسانه های گروهی:
با یک پوشش خبری گسترده و همه جانبه خبر با دام افتادن شیر رو اعلام کنید.
اون وقت همه باورشون میشه، حتی خود شیره.
********************
روش فروشگاه های زنجیره ای:
به شیر غذای تاریخ گذشته بدید. بعد که خورد و مرد، بگیرید.
********************
روش انگلیسی:
خوتون رو شبیه شیر ماده کنید و برید طرفش. شب که تو بلغش هستید بزنید بکشیدش.
********************
روش جورج بوش:
اون شیر را به اوسامه بن لادن مرتب کرده و به او شلیک کنید.
********************
روش بانک:
اول یه لانه در اختیارش قرار دهید. همین که بهش عادت کرد بزنید و خرابش کنید.
شیره از غصه انرژیشو از دست می ده اون وقت می تونید بگیریدش.
********************
روش سازمان تعاون:
غذا رو تو منطقه محل سکونتش کمیاب کنید تا از نگرانی وضع موجود حیران بشه و از پا بیوفته.
اون موقعست که می تونید بگیریدش.
********************
روش پلیس:
بهش ایست بدین، قطعاً توجه نمی کنه، بعد بهش کلیک کنید.
********************
روش اداره کار:
اونقدر بیکار نگرش می داریم که از دیونگی یا خودشو بکشه یا خوشو ناقص کنه.
بعد می ریم می گیریمش.
********************
روش تروریست ها:
یه کیف بمب گذاری شده می بریم جایی که همیشه میره و خلوت می کنه (یا دعا می خونه) بعدش با کنترل از راه دور منفجرش می کنیم.
********************
روش شرکت هواپیمایی:
با هر ترفندی سوار یکی از هواپیما هامون می کنیمش و پرواز می کنیم.
شیره از تکون های هواپیما و از ترس می میره.
********************
روش اقتصاد دادن ها:
یه معجون اقتصادی می دیم بهش که از تورم بترکه و بمیره.
********************
روش پزشکان:
نسخه ای اشتباه نوشته و بعد از مرگ آقا شیره رو را بگیرید.
********************
روش دوستان ناباب:
به شیره یه مقدار مواد مخدر می دهید. بعد از خمار شدن او را به تله می اندازید.
********************
روش کارکاتوریست:
کاریکاتوری از شیره می کشید و نقطه ضعفش را آشکار کرده و با همان نطقه ضعف به او حمله می کنید.
********************
روش اداره پست:
غذای آقای شیره را به آدرس اشتباه تحویل دهید. وقتی از گشنگی مُرد او را بگیرید.
مرد ها:
************
۱. همه مردها به شدت مشغولند.
************
۲. علیرغمی که خیلی خیلی مشغولند، ولی هنوز برای خانم ها وقت دارند.
************
۳. علیرغمی که برای خانم ها وقت دارند، اصلاً بهشون اهمیتی نمی دن.
************
۴. علیرغمی که اصلاً بهشون اهمیتی نمی دن، همیشه یکی دور و برشون هست
************
۵. علیرغمی که همیشه یکی دور و بروش هست، همیشه سعی می کنن که شانسشون رو برای بدست اوردن بقیه امتحان کنن.
************
۶. علیرغمی که همیشه سعی می کنن که شناسشون رو برای بدست اوردن بقیه خانم ها امتحان کنن، واقعاً به هم می ریزن اگه زنی رو که دارن از دست بدن.
************
۷. علیرغمی که زنشون ترکشون می کنه، اونا اصلا از اشتباهاتشون درس نمی گیرن و همیشه سعی برای امتحان شانسشون برای بدست اوردن زنهای دیگه دارن.
************
زن ها:
************
۱. مهمترین چیز برای خانم ها امنیت اقتصادی است.
************
۲. علیرغمی که این خیلی خیلی براشون همه است، اونا همچنان برای خریدن لوازم و لباسهای گرون قیمت بیرون می رن
************
۳. علیرغمی که همیشه لباس های گرون قیمت می خرن، اونا هیچ وقت هیچ چیز برای پوشیدن ندارن.
************
۴. علیرغمی که هیچ چیز برای پوشیدن ندارن، اونا همیشه خوش تیپ لباس می پوشن.
************
۵. علیرغمی که اونا همیشه خوش تیپ لباس می پوشن، لباس های اونا همیشه کهنه و قدیمیه
************
۶. علیرغمی که لباس های اونا کهنه و قدیمیه، اونا همچنان انتظار دارن که شما ازشون تعریف کنید.
************
۷. علیرغمی که اونا همیشه انتظار دارن که شما ازشون تعریف کنید، وقتی شما تعریفشون می کنید، اونا اصلا شما رو باور نمی کنند.
. خواستم زندگی کنم راهم را بستند*
. وقتی خواستم به عشق روی اورم گناه پنداشتند*
. وقتی که به راستی سخن گفتم, گفتند دروغ است*
. وقتی که به ستایش روی اوردم گفتند خرافات است*
. وقتی گریستم گفتند کودکانه است*
. وقتی خندیدم گفتند دیوانه است*
** اما حالا دیگر سخن نمی گویم هیچ بلکه هیچ نمی کنم می گویند عاشق شده است**
پسرها و دیدگاهشون از زندگی اجتماعی در سنین مختلف
سن 14 سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی
سن 15 سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن ... از قیافه خودشون بدشون می یاد
سن 16 سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن، تکنو می زنن ... حرف هم نمی زنن ، داد می زنن ... با راکت تنیس هم گیتار می زنن
سن
17 سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند می خونن
... یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود راک ن رول می خوندن
سن 18 سالگی : هر کی رو می بینن تا پس فردا عاشقش میشن ... آخ آخ ...آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه
سن 19 سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تیز میشن ... ابی گوش میدن
سن 20 سالگی : از همه شون رو دست می خورن ...ستار گوش میدن که نفهمن چی شده
سن 21 سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن ... مثلا عاقل می شن
سن 22 سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه ... دنبال یه آدم حسابی می گردن
سن 23 سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز میشن ... دیدشون عوض می شه
سن 24 سالگی : نه... اون با یه نفر دیگه هم دوسته ...اصلا لیاقت عشق منو نداشت
سن 25 سالگی : عشق سیخی چند؟ ... طرف باید باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نیست
سن 26 سالگی : این یکی دیگه همونیه که همهء عمر می خواستم ... افتخار میدین غلامتون باشم ؟
سن 27 سالگی : آخیش
سن 28 سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم
دخترها و دیدگاهشون از زندگی اجتماعی در سنین مختلف
سن 14 سالگی : تا پارسال هر کی بهشون می گفت چطوری؟ میگفتن ... خوبم مرسی ... حالا میگن مرسی خوبم
سن 15 سالگی : هر کی بهشون بگه سلام ... میگن علیک سلام ... نقاشیشون بهتر میشه » بتونه کاری و رنگ آمیزی
سن 16 سالگی : یعنی یه عاشق واقعیند ... فردا صبح هم میخوان خودکشی کنن ... شوخی هم ندارن
سن 17 سالگی : نشستن و اشک می ریزن ... بهشون بی وفایی شده ... کوران حوادث
سن 18 سالگی : دیگه اصلا عشق بی عشق ... توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن
سن 19 سالگی : از بی توجهی یه نفر رنج می برن ... فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست
سن 20 سالگی : نه , نه ... اون منو نمی خواست آخرش منو یه کور و کچلی می گیره ... می دونم
سن 21 سالگی : فقط سن 27-28 سالگی قصد ازدواج دارن ، فقط
سن 22 سالگی : خوش تیپ باشه ، پولدار باشه ، تحصیلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه ... آخ که چی نباشه
سن 23 سالگی : همهء خواستگارا رو رد می کنن
سن 24 سالگی : زیاد مهم نیست که چه ریختییه یا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چیزی که نرسیدیم برسونه
سن 25 سالگی : اااااااه ، پس چرا دیگه هیچکی نمی یاد... هر کن میخواد باشه ، باشه
سن 26 سالگی : یه نفر می یاد ، همین خوبه ، بله
سن 27 سالگی : آخیش
سن 28 سالگی : کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی
همش که نمی شه حس کرد!
گاهی باید دید
باید بویید
باید لمسید
باید شنید
باید چشید
.
.
.
.
.
همش که نمی شه تو معانی زندگیش کرد!